گرچه موجم ولی
وصلم زتو دل کندن است!
ساحل همه بهانه است
رفتنم نه رفتن
بی شک رسیدن است....
من همچو شمعی سوزانم
خصلتم گریستن و سوختن وساختن است!!!.
چقدر نالیدم و خواندم تو را
همه در لحظه ها................
تو خود گفتی بخوان مرا
خواندم اما چرا چرا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تو نیز به باری
نخواستی و
نگفتی و
نخواندی مرا؟؟
چه طرحها زدم وچه ناله ها!!
گرچه هدفم همه
عشق تو
در انتها به تو رسیدن است.
دانستم آخر که تو
نه عاشقی !
نه دلدار!
کار تو
زدن و سوزاندن و
کشتن است.!!!!!!
تو بگو دگر مرا کدامین دل است
بهر عاشقی؟؟؟؟
دلی که می دیدی روزی به دستت
هر لحظه در حال
بالیدن و رستن و شکفتن است..
اما تو اینک بنگر
چونست این دل
لحظه لحظه در حال
مردن و
نیستی و
خاک شدن است..........
محسن
3852 بازدید
2 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
2 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian